Issue 5
قاصدک
روز جمعه ۱۳ فوریهی ۲۰۰۴، آقای فیلیپ مککینون، سفیر کانادا در ایران، در دانشگاه تورنتو سخنرانی کرد. این سخنرانی به دعوت کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو در مرکز مطالعات بینالمللی این دانشگاه برگزار شد.
جلسه با معرفی آقای سفیر شروع شد. آقای مککینون دانشآموختهی دانشگاه تورنتو است و در کارنامهی حرفهای خود سابقهی سفارت در کرهی جنوبی و تونز را نیز دارد. پنجاه و چند ساله به نظر میرسد، با چشمانی رنگین و موهایی بور- چهرهی آشنا و شاید هم کلیشهای غربی. راحت و خودمانی است که شاید عجیب باشد برای ما ایرانیها که عادت داریم به دیدن چهرههای عبوس و جدی در وزارت خارجهی کشورمان. پس از شنیدن حرفهایش، بیش از همه نگاه واقعبینانهاش به سیاست و ایران در یاد میماند و البته شناختش از جامعهی ایران و آشناییاش با زیر و بم زندگی مردم.
در سخنرانی کوتاهش از تاریخچهی روابط ایران و کانادا پس از انقلاب میگوید. از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ کانادا در ایران سفیر نداشته است و از اوایل دههی ۹۰ روابط بهتر شده است. از سال ۱۹۹۷ و پس از رئیسجمهور شدن خاتمی، روابط گستردهتر شده تا این که ماجرای قتل زهرا کاظمی پیش میآید و این روند را کند میکند. پس از این ماجراست که کانادا قطعنامهای را بر علیه وضعیت حقوق بشر در ایران در سازمان ملل مطرح میکند. سفیر داد و ستدهای تجاری ایران و کانادا را بسیار مهم میداند. ایران اولین شریک تجاری کانادا در خاورمیانه است و بیست و یکمین در جهان. ایران بزرگترین خریدار گندم کانادا است و البته شرکتهای نفتی کانادایی در صنایع نفتی ایران درگیراند و آن چنان که سفیر میگوید در سفرهایش به استان آلبرتا که بیشتر شرکتهای نفتی کانادا در آنجا هستند، علاقهی هموطنانش را به رابطهی ایران و کانادا میبیند.
در چند سال گذشته حضور مهاجران ایرانی در کانادا اهمیت روابط دو کشور را بیشتر کرده است. ایران چهارمین کشور مهاجرفرست به کانادا در سالهای اخیر بوده است. سفیر میگوید این مهاجرت، محدود به متخصصان نیست و ایرانیهای بسیاری هم از راه سرمایهگذاری به کانادا مهاجرت کردهاند. به این دو گروه، دانشجویان ایرانی را هم اضافه کنید که آن چنان که سفیر میگوید صدور ویزای دانشجویی برای ایرانیان در این سالها بیست و پنج درصد رشد داشته است.
پس از سخنرانی کوتاه، جلسه با پرسشهای حاضران از آقای سفیر ادامه یافت. حوصله و دقت سفیر در پاسخ گفتن به پرسشها و گاه نیمهسخنرانیهای حاضران به چشم میآمد. بیشتر پرسشها دربارهی مسالهی قتل زهرا کاظمی، حقوق بشر در ایران و نقش روابط ایران و کانادا بر بهتر شدن وضع حقوق بشر در ایران بود.
خلاصهای از این پرسش و پاسخها:
قتل زهرا کاظمی:
سفیر در حال بازدید از سدی در جنوب کشور بوده که خبر بستری شدن خانم کاظمی را در بیمارستان میشنود. از همانجا پیگیری موضوع آغاز میشود. متاسفانه قبل از آن که بتوانند او را در بیمارستان ببینند، میمیرد و موضوع به جنجالی در رسانههای ایران، کانادا و جهان تبدیل میشود. کانادا سفیر را به کشور فرا میخواند. سفیر پس از بازگشت ملاقاتهایی با مسوولان وزارت خارجه و قوهی قضاییه داشته است که همگی قول همکاری و بررسی مساله را دادهاند، اما تا کنون نتیجهای جدی به دست نیامده، جز این که یک جلسه از دادگاه برای فردی به عنوان متهم برگزار شده است. دولت کانادا خواستار بازگرداندن پیکر خانم کاظمی و محاکمهی عاملان این جنایت است و با جدیت از ایران میخواهد که به این خواسته عمل کند. او میگوید موضوع قتل کاظمی به بحث شدیدی در میان جناحهای حکومت ایران انجامیده است، تا آن جا که نمایندگان مجلس با لحنی تند و بیسابقه از عاملان جنایت انتقاد کردهاند و این سخنان از رادیوی مجلس در سراسر ایران پخش شده است. کانادا هم در واکنش به این قضیه، قطعنامهای در کمیتهی حقوق بشر سازمان ملل بر علیه ایران مطرح میکند که به تصویب میرسد.
اقتصاد و دموکراسی:
سفیر معتقد است دموکراسی در ایران بدون پیشرفتهای اقتصادی و صنعتی شدن میسر نیست. طبقهی متوسط شهری و اقتصاد صنعتی رو به رشد را زمینهساز و بستر دموکراسی میداند و فکر نمیکند انزوای ایران و تحریم اقتصادی به رشد دموکراسی در ایران کمک کند. البته واقعبینانه به منافع کانادا هم اشاره میکند و میگوید رابطهی اقتصادی با ایران برای کانادا نیز مهم است و خود را در برابر گندمکاران کانادایی مسوول میداند.
سکولاریسم در ایران:
وقتی از او دربارهی آیندهی سکولاریسم در ایران میپرسند، میگوید جامعهی ایران را هنوز مذهبی میداند. باورهای دینی در میان ایرانیان حضور دارد، گرچه نسل جوان نسبت به بقیهی جمعیت ایران کمتر دیندار است. باورهای مذهبی گرچه در ایران به تدریج کمتر شده است، اما دموکراسی سکولار ممکن است بهترین انتخاب ایرانیان در شرایط کنونی نباشد. او میگوید گرچه در ۴۰۰ سال گذشته و تا پیش از انقلاب اسلامی نفوذ روحانیون در جامعهی ایرانی همواره گسترش یافته، اما در ۲۵ سال گذشته این نفوذ به تدریج کم شده است و شاید بهتر باشد این روند تدریجی ادامه یابد تا پایدارتر شود.
مهاجرت ایرانیان به کانادا:
مسوول منطقهای بررسی پروندهی مهاجرت ایرانیان، سفارت کانادا در سوریه است. اکثریت مطلق پروندههای موجود در سوریه متعلق به ایرانیها است. بهتر بود که این پروندهها در ایران بررسی میشد، اما به دلیل کوچکی سفارت کانادا در ایران این کار ممکن نیست. ساختمان سفارت کانادا در تهران وضع چندان مناسبی ندارد و دنبال جای بزرگتر و مناسبتری هستند. سفیر میگوید این روزها به شوخی میگویند مسافران پروازهای ایران به سوریه زائر میروند و مهاجر برمیگردند.
جامعهی ایران:
از نظر سفیر جامعهی ایران آبستن تحولات بسیار است. باسوادی و شهرنشینی در ۲۵ سال گذشته بسیار رشد داشته است که ناگزیر بر بافت جامعه و خواستههایش اثر میگذارد. حضور زنان ایرانی در جامعه و فعالیتهای اجتماعیشان بسیار چشمگیر است. زنان ایرانی اکنون نزدیک به ۶۰ درصد ورودیهای جدید به دانشگاه را تشکیل میدهند. او میگوید حضور موثر زنان ایرانی میتواند الگویی برای زنان کشورهای اسلامی باشد. اما این نکات مثبت چشم او را بر واقعیتهای دیگر جامعه نمیبندد. اعتیاد به مواد مخدر روز به روز گستردهتر میشود. او میگوید زنان روسپی را به راحتی میتوان در خیابان ولیعصر تهران دید. به نظرش روحیهی بیگانهترسیی که به دلیل قرنها در معرض تهاجم و تجاوز بیگانگان قرار گرفتن در میان ایرانیان رواج دارد، به آرامی متحول شده است و ایرانیان امروز بازتر و خوشبینانهتر به بیگانگان نگاه میکنند.
آیندهی روابط ایران و کانادا در صورت پیروزی محافظهکاران در انتخابات:
از او میپرسند آیا دولت کانادا خط قرمزی در رابطه با ایران دارد؟ آیا اگر محافظهکاران در انتخابات پیروز شوند، تغییری در سیاستهای کانادا به وجود میآید؟ در پاسخ میگوید به نظر او اکنون هم محافظهکاران ۸۰ درصد قدرت را در اختیار دارند. گرچه محافظهکاران تندروتر و پیرتر از قطع روابط ایران و جهان خوشحال خواهند شد، عملگراترها در پی انزوای ایران نیستند. به نظر سفیر قطع روابط ایران و غرب به رشد دموکراسی در ایران کمکی نمیکند. ایران با جمعیت جوان و رشد بیکاری روبرو است. نیازمند سرمایهگذاری خارجی برای مقابله با بحران بیکاری است و این ممکن نخواهد بود مگر با گشودن کشور و داشتن روابط سیاسی مناسب با کشورهای دیگر.
کنسولگری ایران در تورنتو و پرواز مستقیم از ایران به کانادا:
فعلا امکان پرواز مستقیم از ایران به کانادا وجود ندارد. دلیلش هم مشکلات امنیتی است. دولت کانادا با ایجاد کنسولگری در تورنتو موافق نیست، چون ممکن است برای ایرانیان ساکن این شهر مشکلاتی ایجاد کند.
رابطهی ایران و آمریکا و نقش کانادا:
وقتی از او میپرسند آیا کانادا نقش میانجی یا پیامرسان را بین ایران و آمریکا بازی میکند، میگوید ایران و آمریکا نیاز به پیامرسان ندارند. آنها هرروز در سطوح بالای سیاسی گفت و گو میکنند و از مواضع یکدیگر آگاه میشوند. دوباره و با تاکید و لحنی کنایهآمیز میگوید که نیازی به پیامرسان نیست.
مقایسهی ایران و کرهی جنوبی:
سفیر میگوید پس از پایان جنگ کره پیشبینی میشد که کرهی جنوبی کشوری باشد در سطح کشورهای درجه سوم آفریقا با وضع اقتصادی خراب و مردمی که در فقر زندگی میکنند. آقای مککینون که در اوایل دههی ۸۰ میلادی سفیر کانادا در کرهی جنوبی بوده، دو عامل را در پیشرفت کره مهم میداند. او میگوید: «در آن سالها خانوادههای کرهای با آن که وضع اقتصادی خوبی نداشتند، برای تحصیلات فرزندانشان اهمیت زیادی قائل بودند و میشد خانوادههایی را دید که ۶۰ درصد درآمد خود را صرف آموزش فرزندانشان میکردند. کارگران زن صنایع نساجی کره با قبول همهی سختیها فرزندانشان را به مدرسه و دانشگاه میفرستادند تا آیندهی بهتری داشته باشند.»
سفیر میگوید توجه به آموزش فرزندان و تربیت نسل آینده در این سالها در ایران به وضوح دیده میشود. حتی بعضی خانوادههای کمدرآمد در تهران با کمک هم برای فرزندانشان کلاس خصوصی برگزار میکنند. این توجه به نسل آینده در ایران بسیار امیدوارکننده است. اما چتری که به نظر سفیر در آن سالها در کرهی جنوبی بود و اکنون در ایران نیست، امید به آینده است. مردم کرهی جنوبی در آن سالها همهی سختیها را تحمل میکردند، به امید آن که ده سال بعد خود و فرزندانشان زندگی بهتری داشته باشند. اما در جامعهی ایران این امید به آینده و فردای بهتر را کمتر میتوان دید.