GhasedakOnline.com

First Page








  Shrink Font Grow Font  Jul 1, 2004

Issue 9


 بهداد اسفهبد
 دانش‌جوی علومِ کامپیوترِ دانش‌گاهِ تورنتو

(برای نمایشِ عکس‌ها در اندازه‌ی بزرگ‌تر روی آن‌ها تقه بزنید)

کتابِ فارسیِ اولِ دبستان را همگی به خاطر دارید.  این کتابِ ساده و قدیمی از آن جهت ارزشی خاص می‌یابد که مرجعِ رسمیِ آموزشِ زبانِ فارسی، و در نتیجه به نوعی غیرِ مستقیم، مرجعِ زبانِ فارسی می‌باشد.  یا به عبارتِ دیگر، نام‌ش در کنارِ تألیفاتِ «فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی» قرار می‌گیرد.  این نوشتار مروری‌ست به  تغییراتی که در چند سالِ اخیر در این مرجع به وجود آمده است.

آن‌چه به ما آموزیده می‌شد، روشی بود معروف به روشِ باغچه‌بان.  شاید دو سه سالِ اخیر نیز شنیده باشید که در کتابِ اولِ دبستان هم از «یِ اضافه» استفاده کرده‌اند، مانندِ «خانه‌ی» در مقابلِ «خانهء»، که این کار از جانبِ هنوز‌فسیل‌نشدگان بسیار پسندیده محسوب می‌شود، و آخرین سنگرِ ما در بحث با عواملِ تصمیم‌گیرنده [در ایران] (که کم نیز نیستند) این است که بگوییم: «در کتاب‌های دبستان نیز هم‌اکنون این‌گونه می‌نویسند....»

متنِ زیر در مقدمه‌ی کتابِ فارسیِ اولِ دبستانِ سال ۱۳۷۹ دیده می‌شود (با حفظ رسم‌الخط، ولی حذف تشدید و تنوین):


سخنی با همکار گرامی
  کتاب فارسی اول ابتدایی، امسال با تغییراتی در برخی درس‌ها و نیز در رسم‌الخط به چاپ رسیده است.  تقاضا دارد پیش از تدریس کتاب به نکات زیر دقیقا توجه فرمایید:

  1. در لوحه‌ها و تصاویر کتاب تغییراتی ایجاد شده است.
  2. متن چند درس کتاب کاملا تغییر کرده است.
  3. در رسم الخط کتاب «ی» میانجی به جای «ء» به صورت کامل «ی» نوشته می‌شود.  «ها»ی جمع نیز جدا نوشته می‌شود.
  4. شعر نوبهاری زیبا از ...
  5. همکاران گرامی به‌جای شعر ...
  6. سال آینده کتاب فارسی سال اول ابتدایی تالیف جدید خواهد داشت.  در کتاب جدید خط کتاب نیز تغییر خواهد کرد و خط نسخ چاپی جای‌گزین آن خواهد شد.


دفتر برنامه‌ریزی و تالیف کتاب‌های درسی


با نگاهی به کتاب متوجهِ حضورِ چنین ترکیب‌هایی (با این ظواهر) می‌شوم:  خوش‌حال، خانه‌ی (ص ۷۹)، باغبان، آبیاری، سم‌پاشی (ص ۸۰)، دستشان (ص ۸۱)، آن‌ها (ص ۸۲)، یک‌دیگر (ص ۸۵).  قسمت‌هایی از کتاب به جهتِ شکل داده به عقایدِ کودکان باز‌نویسی شده‌است که این بخش‌ها را می‌توان از روی مطلب‌شان (نماز، اذان، مسجد، ...)، یا قلمِ بسیار بد و اندازه‌ی متفاوت‌شان تشخیص داد (مثال: ص ۸۵).

اما آن‌چه مرا به چنین مطالعه‌ای واداشت مشاهده‌ی کتابِ فارسیِ اولِ دبستانِ سال ۱۳۸۱ بود (که گویی تالیفِ ۱۳۸۰ می‌باشد).  این کتاب که به دو بخشِ «بخوانیم» و «بنویسیم» تقسیم شده است، سعی دارد در سال اول راهی را بپیماید که در زمانِ ما  قریب به سه سال به طول می‌انجامید.  قسمتی از مقدمه را که در حوصله‌ی بحث است می‌آورم:

مقدمه
خدا را سپاس که توفیق‌مان داد تا در پی تشکیل شورای برنامه‌ریزی آموزش زبان فارسی، کار تهیه و تولید کتاب فارسی (بخوانیم و بنویسیم) و مواد کمک آموزشی را به انجام و فرجام برسانیم.  امیدواریم که ره‌آورد آموزش این کتاب‌ها، بهبود، رشد و اعتلای آموزش باشد و همت بلند و تلاش شما معلمان ارجمند و سخت‌کوش افق‌های تازه و روشنی را فراروی نسل دانش‌آور ما بگشاید.
معلم عزیز و گرامی!

دو سال اخیر برای گروه زبان و ادبیات فارسی دفتر برتانه‌ریزی و تالیف کتاب‌های درسی پربرکت و نویدبخش بود؛ در طی این دو سال کتاب حاضر مورد اجرای آزمایشی قرار گرفت و همت بلند همکاران محترم مجری طرح آزمایشی در بسیاری از زمینه‌ها از قبیل طراحی، قطع کتاب، اشمال‌های چاپی، پرسش‌ها و تمرین‌ها و تعدیل محتوا به کمک مولفان و برنامه‌ریزان آمد و حاصل کار که اینک پیش روی شماست از صافی اندیشه و نظر این بزرگواران گذشت و پیراسته گشت.  ضمن تشکر از این همکاران محترم توجه شما را به نکات زیر جلب می‌نماید:

  1. در کتاب بخوانیم به روی‌کرد کلی و در کتاب بنویسیم به روی‌کرد تحلیلی و در بعضی از بخش‌های هر دو کتاب به هر دو روی‌کرد توجه شده است.
  2. در این کتاب‌ها به هر چهار مهارت زبانی (گوش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن) به یک میزان توجه شده است و به همین دلیل کتاب فارسی شامل دو کتاب بخوانیم و بنویسیم است.
  3. باتوجه به این که تمرین رونویسی برای خط تحریری در کتاب بنویسیم پیش‌بینی شده است، نیازی به تهیه‌ی دفتر مشق یا دادن مشق اضافی به دانش‌آموزان نیست؛ جز در موارد خاص با تشخیص معلم.
  4. به منظور کمک به تقویت خط دانش‌آموزان و توانایی خوانانویسی توسط آنان از دو خط در این کتاب‌ها استفاده شده است؛ یکی خط خواندن و دیگری خط نوشتن.  خط خواندن همان خطی است که بسیاری از کتاب‌های کودکان به آن خط چاپ می‌شود و خط نوشتن خطی است که متون درس‌ها به آن خط نوشته شده‌است.  برای نوشتن خط تحریری نیازی به آموزش جداگانه نیست بلکه مبنا تمرین نظری و عملی دانش‌آموز و به عبارت بهتر نسخه‌برداری از روی کتاب است.  بنابراین ضرورتی برای برگزاری کلاس آموزش خط نیست.

...

آن‌چه با نگاهی مختصر به این دو کتاب دست‌گیرم شد آن است که کتابِ اول، «بخوانیم»، قرار است نقشِ روزنامه را در دوره‌ی ما بازی کند، یعنی کمک کند تا دانش‌آموز (کودک) با ظاهرِ خط و کلمات آشنا شود، و البته کم‌کم با خواندنِ آن.  برای مثال وقتی در درسِ اول «آ» درس داده می‌شود، کلماتِ آب، دریا، و آبی به عنوان مثال می‌آیند، در حالی که در روشِ قبلی، در هر لحظه فقط از کلماتی نام برده می‌شد که تمامِ حروف‌شان درس داده شده بود.  کتابِ «بخوانیم» نیز همان‌گونه که در مقدمه‌ی کتاب گفته شده است، نقشِ دفترِ مشق را دارد، اما نکته‌ی بسیار عجیب و بد آن است که برای نوشتن از خطی (که خود تحریری می‌نامد) استفاده کرده است که آشی‌ست بین نستعلیق و نسخ و آن‌چه تمامِ ما ایرانی‌های بد‌خط می‌نویسیم.  باید اعتراف کنم در کلاس اول کشیدن دایره برایم آسان نبود،  حال چگونه قرار است کودکان این منحنی‌ها را بیاموزند، نمی‌دانم.

در کتابِ «بخوانیم»، چند نکته نظرم را جلب می‌کنند:  همان‌طور که در مقدمه‌ی کتابِ سال ۱۳۷۹ هم وعده داده شده بود، خطِ این کتابِ جدید دیگر دست‌نویس نیست و حروف‌چینیِ آن را رایانه به عهده داشته است.  از مشکلات حاصل از این کار و بی‌توجهیِ دست‌اندرکاران، فاصله‌ی کم، ولی قابلِ مشاهده‌ی بینِ اتصال حروف در یکی از قلم‌ها می‌باشد، که ابتدا در من این شبهه را ایجاد کرد که این فاصله عمدی است یا نه.  در قستمی از صفحه‌ی ۱۳ که در شکل نشان داده شده است، این اشتباه را می‌بینید.  «آسمان‌هاست» نیز به این صورت نوشته شده است که طبیعی‌ست(ص ۷۵). در صفحه‌ی ۸۲ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، دقتِ کافی در قرار دادنِ علائمِ سجاوندی به کار نرفته است، و نتیجه مانند روشِ نقطه‌گذاریِ فرانسوی شده است که در دو طرفِ علائم (اعم از نقطه،  ویرگول، پرانتز، و ...) فاصله می‌گذارند.  این در مقابل روش انگلیسیِ آن است که قبل از نقطه و ویرگول و ... فاصله قرار نمی‌گیرد، همین‌طور داخل پرانتز و قلاب و ... نیز فاصله نمی‌گذارند.  در فارسی ما از روشِ انگلیسی پی‌روی می‌کنیم.  نکته‌ی دیگر که در این صفحه دیده می‌شود، استفاده از شکلِ تحریری حرفِ «ه» در کلمه‌ی «خانه» است، که به شکل «خانہ» نوشته می‌شود.  اگرچه در دست‌نوشت این شکل بسیار مرسوم است، ولی از آن‌جا که در زبانِ اردو این شکل متعلق به حرفی جدای از حرفِ «ه» است، ترجیح می‌دادم لااقل در کتابِ کلاسِ اول از آن به جای شکل آخرِ حرفِ «ه»ِ فارسی استفاده نشود.

در صفحه‌ی ۸۶، تشدید در عبارت «آبیّ و شادابی» خودنمایی می‌کند.  در این صفحه می‌توان به وضوح وضعِ بد قلمِ به کار برده شده را دید.  در صفحه‌ی ۹۵، عباراتِ «پشت‌شان»، «حَرِکت»، و «خانه به دوش» دیده می‌شوند، که البته عبارتِ آخر با فاصله در میان بخش‌هایش نوشته شده است.  از همین دست است «هفت ساله» در صفحه‌ی ۱۰۷، و «کم کم» در صفحه‌ی ۱۱۶.  از مشکلاتِ دیگر، پر کردن کتاب از ارجاعات متنی و تصویری به مسجد و نماز و ... است، که مثال آن را در صفحه‌ی ۹۸ می‌بینید.  در صفحه‌ی ‍۱۰۰ «راه‌پیمایی» دیده می‌شود. از نکاتِ قابلِ تحسینِ کتاب، گذاشتنِ نیم‌فاصله‌ای مناسب در مکان‌های لازم است، نیم‌فاصله‌ای که نه چندان کم است که درهم‌رفتگیِ حروف اذیت کند، نه چندان زیاد که با فاصله‌ی کامل اشتباه شود. مثال آن را می‌توانید در «لاک‌پشت» در صفحه‌ی ۱۰۵ ببینید.  طبیعی است که در صفحه‌ی ۱۱۰، «کوچکم» همین گونه نوشته شود.  صفحه‌ی ‍۱۱۶ با این جمله می‌آغازد: «هر سال چهار فصل دارد؛ بهار، تابستان، پاییز، زمستان.».  به نظر می‌رسد منظور «:» بوده است و به اشتباه «؛» خورده است، اما اگر چنین نباشد، استفاده از نقطه‌ویرگول در این کتاب، و استفاده‌ی نابجایش در این‌جا، هر دو اشتباه می‌باشند.

گذشته از کوتاهی‌ها و کم‌توجهی‌هایی که گفته شد، شلوغ شدن بیش از حد صفحات، تقسیم آن‌ها به چند جعبه، پانویس، و ... در مقابل سادگیِ قابل تحسینِ کتابِ قبلی، بسیار آزاردهنده است.  برای مثال دو شکلِ نخستینِ این نوشته را با هم مقایسه کنید.  هم‌چنین رسم‌الخطی که از سالِ ۱۳۷۹ در کتاب جاری است، با آخرین شیوه‌نامه‌ی فرهنگستانِ زبان و ادبِ فارسی تا به این روز که در این زمینه تصمیم‌گیرنده است، مطابقت ندارد (حداقل در موردِ «ی»ِ اضافه).  البته این مورد خوش‌حال کننده است، چون رسم‌الخطِ کتاب بر من پسندیده‌تر است، و حتم دارم در آینده جای دارد:  چه پسندیده‌تر که کودکان‌مان به شیوه‌ی نیکوتر آموزش ببینند.  از نکاتِ جالبِ دیگر عدمِ اشتراکِ حتی یک نفر در بینِ مولفینِ کتابِ قدیم و کتاب‌های جدید می‌باشد.  به یاد داشته باشید که حجمِ دو کتابِ جدید روی هم ۲۵۸ صفحه است!  در مقابل ‍۱۱۰ صفحه در کتاب قدیم.

از تغییرات داده شده پیش‌بینی می‌شود که یادگیریِ کتاب جدید، و در نتیجه خطِ فارسی، در کلاسِ اول بسیار سخت‌تر از قبل شده باشد، که نظرِ چند معلمی که با ایشان صحبت کرده‌ام نیز چنین بوده است.  اما همگی معتقدند وقتی کودک با این شیوه خط را آموزید، به راحتی می‌تواند نوشته‌های نستعلیق و حتی شکسته‌نستعلیق را نیز بخواند!

در پایان، امیدوارم این حرکت شروعِ استفاده‌ی گسترده از خطی زشت و بی‌هویت مابینِ نسخ و نستعلیق، مانند آن‌چه در پاکستان و چند کشورِ عربی استفاده می‌شود نباشد.  در پایان باید بگویم که حضورِ نام دکتر «فردوس حاجیان» وادارم می‌کند کمی در نظرم تامل کنم.  آشنایی من با حاجیان برمی‌گردد به سال ۱۳۷۰.  در آن زمان ایشان معلمی بسیار باهوش، باذوق، و خلاق بود که روش‌های آموزشی‌اش بسیار بدیع و کارا می‌نمود.  ترسم از آن است که آموزگارِ باهوش، قدرتِ آموزشِ شاگرد را کمی بیش از آن‌چه هست برآورد کرده باشد.



.:top:.




Printable Version
Send Comments
Archive