GhasedakOnline.com

First Page








  Shrink Font Grow Font  Sep 1, 2004

Issue 11


 کریم شفاعی

واژه‌های شعرم را چیده بودم توی آفتاب
گاهی که باد می‌آمد
زلف شعرم می‌آشفت
می‌خندیدم
گوله‌های اشک را
توی تاقچه می‌چیدم
حتی می‌رفتم تا لب باغچه
شعرهام را تو کرت می‌کاشتم
وقتی بهار می‌شد
شعرم گل می‌کرد
غنچه می‌داد
مادرم با عطر بهار نارنج
چای دم می‌کرد
حتی گاهی می‌رفت پشت بام
آشیانه می‌ساخت
زمستان که می‌آمد
هزار پرنده را رازیانه می‌داد



.:top:.




Printable Version
Send Comments
Archive