GhasedakOnline.com

First Page








  Shrink Font Grow Font  Jun 1, 2004

Issue 8


 باب دیلن

ترجمه: حامد حاتمی +

بیارام بانو، بیارام، بیارام بر تخت بزرگ برنجیم
بیارام بانو، بیارام، بیارام بر تخت بزرگ برنجیم
هر آن رنگی که در رویای خود داری
نشان خواهمت داد و فروغش را خود به چشم خواهی دید

بیارام بانو، بیارام، بیارام بر تخت بزرگ برنجیم
بمان بانو، بمان، بمان چندی در کنار مردت
تا سپیده سر رسد، بگذار ببینم که لبخند بر لبانش می‌نشانی
گرچه جامه‌ای چرکین به تن دارد، ولی پاک است دستانش
و تو بهترینِ همه ‌چیزهایی هستی که تاکنون دیده چشمانش

بمان بانو، بمان، بمان چندی در کنار مردت
چرا به انتظار بنشینی بیش از این جهان را که شروعی نهد
می‌توان سپیدتر دید آن‌چه سیاه می‌نماید
چرا به انتظار بنشینی بیش از این مردی را که دوستش می‌داری
هنگامی‌که ایستاده در برابرت

بیارام بانو، بیارام، بیارام بر تخت بزرگ برنجیم
بمان بانو، بمان، بمان مادامی‌ که شب در پیش‌ست
دوست دارم که چهره‌ات را در پرتو سپیده ببینم
دوست دارم که بر تو دست یابم شباهنگام
بمان بانو، بمان، بمان مادامی‌ که شب در پیش‌ست



.:top:.




Printable Version
Send Comments
Archive